اغلب دختر ها یک سؤال مشترک دارند : « ما نمی دانیم با کسی که سر راهمان قرار می گیرد ، چه رفتاری باید داشته باشیم ؟ » یا « چگونه می توانیم فرق یک مرد دله و ناجور را با مردی که قصد زندگی دارد ، تشخیص دهیم ؟!
آیا باید
همیشه آماده ی درخواست او برای ملاقات مجدد باشیم ، یا آن را نپذیریم و رد
کنیم ؟ اگر بخواهیم هر کس را که با ما آشنا می شود از خود برانیم ، ممکن
است شانس ازدواج را از دست بدهیم ! »
دختر خانمی تعریف می کرد که در محیط دانشگاه با مرد جوانی آشنا شده است که
ظاهراً این آشنایی می تواند به ازدواج منجر شود . او می گفت : چند بار با
هم مذاکره کرده ایم و تصور می کنم نسبت به من تمایلاتی هم دارد ، ولی هنوز
قدمی برنداشته است . اگر هم حرفی درباره ازدواج زده عملاً هنوز مردد است و
تصمیم نهایی را نگرفته و نمی دانم چکار باید بکنم .
مسلماً سؤال این دختر خانم را نمی توان در یکی دو جمله جواب داد . باید روی
خیلی از مسائل فی ما بین دقت کنید . دو نفری که به هم می رسند ، دارای
شرایط خاص خودشان هستند ، ولی رعایت نکاتی که الساعه خواهم گفت ، امکان
درخواست ازدواج از شما را زیادتر خواهد کرد . در صورتی که آن نکات را رعایت
کردید ولی باز هم ازدواجی صورت نگرفت ، هرگز خود را ملامت نکنید زیرا شما
سعی و کوشش خود را کرده اید . شاید اصلاً قسمت شما مرد دیگری باشد که به
موقع خودش سر راهتان قرار خواهد گرفت . بنابراین توکل به خدا کنید و به
زندگی عادی خود ادامه دهید شاید روی طول موج او قرار نگرفته اید . یعنی به
قول قدیمی ها ستاره شما در یک برج قرین نبوده است ! تازه اگر هم چنین شود ،
دنیا که به آخر نرسیده و فرصت ، فراوان است . به قول سعدی :
همره اگر شتاب کند در سفر تو بیست ! دل در کسی مبند که دلبسته تو نیست
و اما آن نکات مهم :
1. به مردی که سر راهتان قرار گرفته ، در صورتی که علاقه پیدا کرده اید ،
این احساس را نشان دهید که قادرید او را درک کنید و به احساساتش احترام
بگذارید .
2. با روح و قلب او ارتباط برقرار کنید تا به مرد ثابت شود تنها شما می
توانید او را خوشبخت کنید . چنانچه به مردی ثابت شود که شما تنها رابط روحی
او هستید ، سراغ کس دیگری نمی رود .
3. غرورهای کاذب و بی جای خود را کنار بگذارید و به جای آن ، اعتماد به نفس
خود را تقویت کنید یعنی اگر به کاری یا چیزی تمایل ندارید ، صراحتاً
آشکارش سازید . در غیر این صورت اگر تمایل ندارید ، باید که قدرت « نه »
گفتن را شجاعانه در خود بارور سازید . خلاصه خجالتی نباشید که صحبت از همه
عمر و آینده شماست !
4. شنونده خوبی باشید و با پرحرفی های خود ، طرف را خسته نکنید . به او
فرصت بدهید تا از احساساتش ، اهدافش و افکارش با شما سخن بگوید . مگر اینکه
خودش از شما بخواهد که از خودتان بگویید . در این صورت ، باز هم به حداقل
گفتار ، قناعت کنید .
5. از مطالبی سخن بگویید که مورد علاقه اوست . مثلاً از او درباره کارش ، سرگرمی هایش صحبت کنید و کمتر خودتان بگویید .
6. مردان مثل زنان فکر نمی کنند . به تفاوت های رفتاری مردان و زنان بیشتر
توجه کنید تا به اصطلاح رگ خواب او را به دست آورید ! یادتان باد ، مطیع
محض بودن ، با اندیشیدن و پاسخ گفتن فرق می کند . اگر در ابتدای آشنایی ،
هر چه می گوید مورد قبول شما واقع شود دیگر برای دستیابی به شما از خود
تلاشی نشان نمی دهد .
7. به مردان ثابت کنید که « رفیق راه » هستید و این مهم میسر نمی شود مگر
سعی کنید خودتان باشید ! رفیق راه بودن با تسلیم محض بودن فرق دارد . حسن
نیت زیادی ، گاهی باعث دردسر می شود . شما نباید بیش از حد بخشنده باشید .
در همه موارد کوتاه نیایید . به خصوص اگر از کوتاه آمدن بعداً پشیمان می
شوید . حرف شنو باشید ، ولی بدون چون و چرا و و بدون دلیل حرفی را قبول
نکنید . اگر خیلی مطیع باشید ، بعضی از مردها به جای اینکه از حسن ظن شما
استقبال کنند ، از شما فراری می شوند و پیش خود خیال می کنند که در کارتان
ایرادی وجود دارد .
8. صادق باشید ، صادق باشید و باز هم صادق باشید ! یعنی به خودتان متکی
باشید . خودتان باشید و برای خود واقعیتان ارزش قائل شوید . با صداقت به
همه جا می توان رسید . برای اینکه چه خواهد شد نگرانی به خود راه ندهید که
نتیجه خوبی در بر ندارد .
9. عشق باید خودجوش ، واقعی ، اسرارآمیز ، خیال انگیز و صادقانه باشد .
شیوه های تصنعی مثل : تراشیدن رقیب برای مرد تحریک حس حسادت او ، استفاده
از نفوذ فامیلی ، یا سایر راه های متظاهرانه ، کارساز نیست و غالباً باعث
خرابکاری می شود .
10. هر وقت از او خداحافظی می کنید باید این احساس را به او داده باشید که
از خودش خشنود شده باشد . بنابراین سعی کنید او را همیشه با خودش آشتی
بدهید پس نه تنها از او مچ گیری نکنید بلکه از نصیحت و وصیت هم بپرهیزید !